جمعه, ۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۰۳ ب.ظ
توی این مدتی که دنبال کار میگردم، به خیلی از داروخونهها سر زدم. بیشترشون که همون اول میگن، نیازی به نسخهپیچ ندارن و خیال ما و خودشون رو راحت میکنن. بعضیها هم بعد از کلی سوال و جواب و آزمون میگن که نشد. بعضیها هم هستند که میگن بیا چند روزی برای ما آزمایشی( یعنی بدون حقوق) کار کن تا ببینیم چی میشه! توی همین گشت و گذارهایی که توی سطح شهر داشتم، رسیدم به یکی از داروخونههایی که تازه داشت قفسههاش رو میزد و خودش رو برای بازدید بازرسین معاونت و گرفتن مجوز افتتاح آماده میکرد...
این داروخونه رو یکی از داروسازهای جوان که توی یکی از داروخونههای مرجع تبریز مسئول فنی بود، معرفی کرده بود. میگفت این داروخونه مال یکی از دوستاش هست که امسال جواز تاسیس داروخونه رو گرفته. از اخلاق و شخصیت خانم دکتر خیلی تعریف کرد و میگفت که خیلی مناسب شما هست و در صورتی که توی این داروخونه مشغول کار بشید، از بابت اخلاق و خوش رویی هیچ مشکلی با دکتر نخواهید داشت. اینطور شد که شماره من رو به دوستش داده بود تا با من تماس بگیره. نزدیک ظهر بود که شوهر خانم دکتر با من تماس گرفت و گفت که اگه براتون میسر باشه ساعت 4 بعد از ظهر بیایید داروخونه تا با هم صحبت کنیم. راس ساعت چهار بود که وارد داروخونه شدم. البته چند دقیقهای قبل از اون رسیده بودم و منتظر شدم تا ساعت چهار بشه و وارد داروخونه بشم. توی این چند دقیقه از بیرون به داروخونه نگاه میکردم و موقعیت اون رو میسنجیدم. نزدیک یکی از دکتر خیزترین خیابونهای تبریز ولی یه کم داخل کوچه. برای اینکه بتونن با این همه داروخونهی توی خیابون رقابت کنن، باید حسابی دم دکترها رو میدیدن. وقتی وارد داروخونه شدمیه پسر جوون که به نظر بیست و چند ساله میرسید، سخت مشغول چیدن قفسهها بود. ازش پرسیدم من با آقای دکتر قرار داشتم، نیومدن؟ هرچند هر دو میدونستیم کسی که در موردش جرف میزنیم دکتر نیست، ولی متوجه منظورم شد و گفت که آقای مهندس تا چند دقیقه میرسن، تشریف داشته باشید تا بیان. حدود یه ربع توی داروخونه منتظر بودم و به قفسهها و کار کردن پسر نگاه میکردم. از طرز چیدن قفسهها معلوم بود که حرفهای نیست و هر جا که میومد داروها رو بدون رعایت ترتیب خاصی کنار هم میچید. بالاخره بعد از مدتی آقای مهندس رسید. بدون اینکه خودم رو معرفی کنم، منو شناخت و از بابت دیر کردنش معذرت خواهی کرد و به شوخی گفت که انگار شما زیادی عجله دارید! طبق معمول همه داروخونهها قبل از هر چیز از من در مورد سابقه کار و اینکه قبلا کجاها کار کردم و اینکه چرا از اونجاها در اومدم پرسید! من هم بدون اینکه به این داروخونه آخری اشاره کنم، گفتم که کار توی داروخونه شبانه روزی خستهام کرده بود و خواستم که کمی از فشار کاریم کمتر کنم. بعد از این صحبتها آقای مهندس از شرایط سخت تاسیس داروخونه و هزینههای سرسام آور اون گفت. از اینکه هنوز اول راه هستیم و شاید تا مدتها صبح تا شب اینجا بیکار بشینیم و صورت هم رو تماشا کنیم. میگفت چند ماهی طول میکشه که داروخونه کارش بگیره و بتونیم خرج خودمون رو دربیاریم. منظورش از این حرفها برام کاملا واضح بود ولی با این همه حرفهاش رو صریحتر کرد و ادامه داد که شاید تا چند ماه نتونیم حقوق مناسبی بهتون بدیم و شما هم باید حال ما رو رعایت کنید. من هم بهش گفتم که من خانواده دارم و شما بهتر از من میدونید که هزینهها تو این دوره و زمانه در چه حدی هست. به هر حال قرار شد که فردا صبح بیام و با خانوم دکتر هم در این مورد صحبتهام رو بکنم. فردای اون روز وقتی به داروخونه رسیدم خانم دکتر داشت قفسهها رو میچید. بعد از اینکه خودم رو معرفی کردم، من رو حسابی تحویل گرفت و ازم خواست که بیام اون ور پیشخون و بشینم. همونطور که شنیده بودم خیلی خوش اخلاق و خوشرو بود. ظاهرا امروز قرار بود که بازرسها از معاونت دارو بیان تا مجوز شروع به کار داروخونه رو امضا کنن. در مورد بازرسها از خانم دکتر پرسیدم و خانم دکتر گفت که مشکل خاصی نبوده و به چند تا چیز کوچولو مثل نبودن پرینتر و کولر و این چیزها گیر دادن که فردا باید برم معاونت تا باهاشون صحبت کنن. در مورد دیروز هم گفت که ظاهرا دیروز با آقای مهندس صحبت کردید و تنها مشکل مسئله حقوق بوده که سعی میکنیم با هم به توافق برسیم. از من در مورد رقم پیشنهادیم پرسید و من هم رقم خودم رو گفتم. خانم دکتر هم گفت که با مهندس صحبت میکنه و نتیجه رو به من اعلام میکنه. توی این چند دقیقهای که توی داروخونه بودم چند نفری هم اومدن و داروی دستی خواستن که خانم دکتر قیمت داروها رو از من میپرسید و میداد. بعد هم ازم خواست که بعد از ظهر ساعت 5 بیام داروخونه و کارم رو شروع کنم. من هم رفتم خونه و خوشحال از اینکه تونستم که جای خوبی برای کار پیدا کنم، ناهارم رو خوردم و کم کم داشتم آماده رفتن به داروخونه میشدم که تلفنم زنگ زد. صدای آقای مهندس بود. بعد از سلامی کوتاه و بدون احول پرسی بهم گفت که هنوز جواز افتتاح داروخونه رو بهشون ندانن و شاید یه مدتی نتونن کار رو شروع کنن. شما هم منتظر ما نمونید و به داروخونههای دیگه سر بزنید تا یه جای مناسب برای خودتون پیدا کنید!
پاسخ:
اگه سرمایه خوبی داشته باشه با هر تحصیلاتی میتونید داروخونه داشته باشید. ولی اگه تو این کار سر رشته نداشته باشید نمیتونید موفق بشید.
پاسخ:
به عنوان اینکه بخواین یه شغلی هر چند با درآمد پایین داشته باشه نسخه پچی خوبی ولی برای آینده تون رشته خودتون رو ادامه بدید. البته اگه به رشته ای میخونید علاقه ندارید بهتره ادامه اش ندید.
پاسخ:
ممنون از نکاتی که فرمودید. البته وقتی ما هم دانشجو بودیم میگفتن توسعه بدون ریاضی ممکن نیست. با داشتن این مدرک ممکن نیست بیکار موند...
پاسخ:
با تشکر از شما. اتفاقا کار داروخانه یکی از پر استرس ترین کارهای دنیاست. حتما بعد از اینکه وارد کار شدید متوجه سختی های کار خواهید شد. البته اگه به نظر شما 8 میلیون پول خوبی باشه شما خیلی قانع هستید. داروخونه ما الان ماهی بیشتر از 100 میلیون در آمد خالص داره ولی همیشه در حال آه و ناله هستند. موفق باشید.
پاسخ:
انشااله که زودی پیدا بشه.
پاسخ:
راستش به صورت رسمی این کار ممکن نیست. باید با یه داروساز همکاری داشته باشید.
پاسخ:
من یه نسخه پیچم. از اسم وبلاگ هم معلومه. به نظر من هر چی میخوای بخون. ولی باید تو اون رشته تاپ باشی. ما یه فامیل داشتیم امسال کنکور داده بود. میگفت فقط پزشکی میزنم. بهش گفتم دوست داشتی جای فلان استاد دانشگاه بودی...گفت آره. گفتم رشته اون استاد دانشگاه شیمی، پزشکی نبوده. ولی الان رئیس دانشگاه درجه یک کشور شده و حقوقش از اکثر پزشکها بیشتر هست.
پاسخ:
حرفهاتون رو تایید میکنم. ولی فقط این رو بگم که تو شهر ما در دو سال گذشته داروخانه ها دو برابر شدن. ولی جمعیت کمتر از 5 درصد رشد داره. ولی این یعنی کاهش درآمد داروخونه ها.
پاسخ:
عدد خاصی نیست گه بگم. بستگی داره به خیلی چیزها. ولی اینو بگم که اگه پول زیاد دنبالش هستید نسخه پیچی شغلی نیست که به دردتون بخوره. میشه زنده موند ولی نمیشه زندگی کرد.
پاسخ:
قبلا از ترم 7 به بعد میتونستن به عنوان قائم مقام تو داروخونه کار کنن. ولی با قوانین جدید فقط دانشجوهای سال آخر میتونن تو داروخونه کار کنن.
پاسخ:
تقریبا همینطور هست. البته اینو هم بگم که در سالهای اخیر خیابون 17 شهریور رونق سابق رو از دست داده و جاش رو به منطقه گلگشت داده. الان بیشتر پزشکهای دانشگاهی و فوق تخصص تو این منطقه فعالیت دارن.
پاسخ:
انشاله که پیدا میشه.
پاسخ:
به نظر من همین رشته رو ادامه بدید. با این پولی هم گه گفتی به راحتی میشه تو شهرستان های کوچیک داروخونه تاسیس کرد. نگران نباشید و خوب درستون رو بخونید. به نظر من تا اون موقع کلا بحث امتیاز داروخونه حذف خواهد شد مثل خیلی از شغل های دیگه که دیگه نمیتونن به بهانه اشباع مجوز ندن. ولی فارغ التحیلان داروسازی میتونن هر جایی که دوست داشتن داروخونه تاسیس کنن. ولی شاید اون موقع دیگه داروخونه ها در آمد الان رو نخواهند داشت.
پاسخ:
رشته داروسازی الان سومین رشته پرطرفدار تجربی هست دیگه. ولی این نکته رو هم باید در نظر گرفت که شما قراره 5 یا 6 سال دیگه این مدرک رو بگیرید. شرایط اون موقع شاید با الان خیلی متفاوت باشه. مثلا زمان ما تو شاخه ریاضی کامپیوتر و عمران بهترین رشته ها بودن ولی الان از دم همه بیکارن یا مشغول کارهای نا مربوط به رشته شون هستن.
پاسخ:
امسال حقوق مسئول فنی چیزی حدود ساعتی 25 هزار تومن هست. یعنی حدود روزی 200 تومن و ماهی در حد 5 میلیون.
پاسخ:
راستش موقعی که من تو دبیرستان انتخاب رشته میکردم، رشته ریاضی فیزیک تو بورس بود. من هم ریاضی فیزیک خوندم. ولی الان وضعیت جور دیگه ای هست. الان همه تجربی میخوان بخونن و دکتر بشن. چون وضعیت شغلی مهندسی ها اصلا خوب نیست. راستش این نکته رو در نظر داشته باشید که داروسازی خوندن شما حداقل 5 سال طول میکشه. آیا 5 سال دیگه وضعیت همینطوری باقی میمونه. تو دو سال اخیر تعداد داروخونه ها تو تبریز 2 برابر شده. هر سال نزدیک 100 تا داروخونه تو شهر ما تاسیس میشه....
پاسخ:
1- توی شهرهای کوچیک حداقل 300 میلیون. توی شهرهای بزرگ هم بیش از یک میلیارد.
2- چیزی در این مورد من نشنیدم. برای تاسیس داروخونه در شهرهای بزرگ یا باید اونقدر تو مناطق محروم کار کرد که امتیازش به حد نصاب برسه و یا باید مجوز یه داروساز دیگه رو خریداری کرد. که مثلا تو تبریز چیزی حدود 600 میلیون هست فقط امتیاز زدن داروخونه.
3- معمولا داروسازی در بین رشته های علوم پزشکی بعد از داندانپزشکی و پزشکی بیشترین خواهان رو داره. و رتبه خوبی برای قبول شدن میخواد. برای اطلاعات دقیقتر میتونید سری یه سایتهای مختلف در این زمینه بزنید.
4- زدن داروخونه شرایط خاصی داره. یکی از اون شرایط حد فاصل بین داروخونه ها هست که نباید از چند متر مثلا کمتر باشه. ولی منطقه به منطقه این مقدار متفاوت هست.
پاسخ:
همه این کارها ممکن هست ولی به شرط اینکه چند میلیاردی سرمایه داشته باشید.
پاسخ:
کی مگه داروسازی رو با معماری مقایسه کرده؟
پاسخ:
سلام. چون فرمودید اشتباهی خصوصی فرستادید پیامتتون رو اینجا دوباره میذارم که دوستان دیگه هم بدونم که چی میگیم:
با سلام من دانشجوی داروسازی ترم 7هستم و میخوام تا دو هفته دیگه برم و کار توی داروخونه رو یاد بگیرم اما متاسفانه با وجودی که درس فارماکولوژی رو با نمره های عالی پاس کردم یه کلمه ازش یادم نیس و نمیدونم که آیا داروخونه رفتن برام سودی داره یا نه و اگه بخوام تو این دو هفته یه خورده آمادگی پیدا کنم چی بخونم.ممنون میشم اگه راهنماییم کنید.
خیالتون راحت باشه. تنها چیزی که شاید توی داروخونه نیازی به اون نداشته باشید، درسهای فارماکولوژی هست. موفقیت توی این کار هیچ ربطی به نمره شما توی فارماکولوژی نداره. نیازی به هیچ مطلالعه ای نیست. فقط هر چیزی که قبلا در مورد دارو و داروخونه میدونید رو فراموش کنید. راحت باشید. توی داروخونه خیلی چیزها یاد میگیرید که توی هیچ دانشگاهی آموزش نمیدن. پس حتما برید. موفق باشید.
پاسخ:
مطمئن باش تا اون موقع که شما درستون تموم بشه داروسازی هم مثل هر رشته دیگه ای اشباع شده و کاری براش نیست. البته همین الان هم کسی که داروسازی خونده و سرمایه باز کردن داروخونه نداره مجبوره بره یه جایی مسئول فنی بشه و ماهی دو، سه تومن حقوق بگیره. البته اگه خوش شانس باشه...
پاسخ:
سلام دوست عزیز. از اینکه اینقدر نگران من و اوضاع و احوالم هستید واقعا ممنونم. امیدوارم همیشه سالم و شاد باشید.
پاسخ:
داروسازها هم بیکار دارن. اون هم خیلی زیاد. هر سال کلی فارغ التحصیل داروسازی توی تبریز داریم. ولی مگه هر سال چند تا مجوز داروخونه میدن!
پاسخ:
سلام یاشل. یه مدتی هست که سرم خیلی شلوغه و فرصت نوشتن پیدا نمکنم. من وبلاگ شما رو به لیست وبلاگهایی که دنبال میکنم اضافهه کردم و هر وقت مطلب بنویسی توی صفحه مدیریت من نشون میده. این خیلی راحتتر از چک کردن روزانه وبلاگها هست. تو هم منو توی لیستت اضافه کن تا به محض اومدن مطلب جدید با خبر بشی. به زودی انشااله خواهم نوشت. زنده باشی.
پاسخ:
دوست عزیز سلام. اول اینکه باید بگم از این که وبلاگ من خواننده گان خوب و درس خونی مثل شما داره واقعا خوشحالم. حقیقت مسئله این هست که در مورد سوالهایی که فرمودید شاید نتونم زیاد راهنمای خوبی باشم. ولی تا جایی که میتونم بهتون کمک میکنم. جواب من رو هم هر جایی که خواستید میتونید انتشار بدید.
داروسازها مغمولا به دو گروه کلی تقسیم میشن. یه عده که قسمت عمده داروسازها هستند وارد کار داروخونه داری میشن و به جای داروسازی داروفروش های حرفه ای میشن. مطالبی هم که توی دانشگاه خوندن 99 درصدش به دردشون نمیخوره. کارشون میشه سر و کله زدن با مریض و نسخه پیچ و ویزیتور! سفارش دارو، نوشتن چک و این کارها. خیلی کار تخصصی شون میشه نوشتن دستور داروها و یا به عبارتی خط کشیدن روی جعبه های دارو که مثلا از این روزی یکی از اون یکی صبح و شب یه دونه... در آمد این عده خیلی متغییر هست از ماهی سه چهار تومن بگیر تا ماهی 50 یا 60 میلیون تومن. البته عده معدودی هم هستند درآمدهای چند صد میلیونی دارن که خیلی کم هستند. دسته دوم داروسازها که داروسازهای واقعی هستند و گمون میکنم شما دوست دارید یکی از اونها بشید، کارشون تحقیق و پژوهش و درست کردن داروها هست. متاسفانه از میزان درآمداین عده قلیل اطلاع کافی ندارم و چیزی هم نمیتونم بگم. البته یه دسته دیگه از داروسازها هم هستند که فک نمیکنم براتون مهم باشن، اینها میرن توی بعضی ادارات و شرکتها استخدام میشن و کارهای اداری انجام میدن. یه دسته هم هستند که شرایط تاسیس داروخونه رو ندارن و میرن توی دیگر داروخونه ها به عنوان مسئول فنی کار میکنن. در آمد این کار هم زیاد نیست. و در حدود 3 یا 4 تومن در ماه هست.
دانشجوهای به اصلاح 140 واحدی هم میتونن به عنوان مسئول فنی توی داروخونه ها کار کنن که حقوق درست و حسابی بهشون نمیدن ولی برای یاد گرفتن کار خیلی خوبه و کسانی که میخوان داروخونه بزنن براشون مفید خواهد بود.
امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم.
یا حق.
پاسخ:
حقیقتش همینطور هست. مدت کوتاهی هست که توی یکی از داروخونه ها مشغول شدم. ولی وضعیتم هنوز ثبات کافی رو نداره. انشااله با رسیدن به یه ثبات نسبی دوباره وبلاگ حال و هوای جدیدی پیدا میکنه.
پاسخ:
سلام دوست عزیز. انشااله به زودی پست جدید رو با خبرهای خوب خواهم نوشت. از همه کسانی که توی این مدت بیکاری کنار من بودن و با نظراتشون منو دلگرم کردن، خیلی خیلی سپاسگذارم.
پاسخ:
سلام. به نظر من بهتره قبل از رفتن به کلاسها برید پیش همین آشناتون و یه مدت کار کنید. اینطوری زودتر و بهتر کار یاد میگیرید.
پاسخ:
واقعیتش این هست که خیلی از داروخونه ها الان به همین سبک اداره میشن ولی این کار قانونی نیست و خیلی مشکلات داره. شرکتهای دارویی فقط به داروساز دارو میفروشن و چک اون رو قبول میکنن. برای شروع هم نیاز به پول زیادی هست. فقط امتیاز تاسیس داروخونه الان توی تبریز بیشتر از 500 میلیون هست!
پاسخ:
سلام دوست عزیز. ممنون از لطفی که نسبت به من دارید. مقاله هایی که بهشون اشاره فرمودید رو قبلا خونده بودم. واقعا برام سوال بود که این مقاله های تند رو چه کسی نوشته که اینقدر دلش از داروسازها پر هست. مطالبی که تو این مقاله ها هست واقعا جالب هستند. حتی من لینک مقاله تکنسین رو توی پیوندهای روزانه آوردم. خوشحالم از آشناییتون.
پاسخ:
سلام. متاسفانه برخی از پزشکان این کار رو میکنن و بابت نسخه هاشون از داروخونه ها کمیسیون میگیرن. به نظر من این کار از یک پزشک بسیار بعید هست ولی برخی هستند که خودشون رو تا این حد پایین میارن.
پاسخ:
سلام.
هرچند باور کردنش شاید برای خیلیها سخت و البته تلخ باشه ولی حقیقت همین هست که فرمودید. اول از هر چیزی توی مملکت ما شده پارتی. توی هر فرمی که برای استخدام و یا تدریس پر میکنی یه قسمتش نوشته اسم 3 تا از آشناهاتون رو بنویسید. این یعنی چی؟؟؟
پاسخ:
سلام. خیلی خوبه که دنیای مجازی تونسته دلها رو به هم نزدیک کنه. انشااله به زودی خبر خوش از راه برسه و همه از نگرانی در بیایم. یا حق.
پاسخ:
سلام دوست عزیز. انشااله مشکل همه جوانان حل بشه ما هم بین اونها.
پاسخ:
سلام. کار کردن توی محیطی که آرامش توی اون نیست و همیشه در معرض حمله کارفرما هستید یه جور شکنجه روحی هست. به نظر من کار کردن توی همچین محیطی حتی اگه حقوق بالایی هم داشته باشه به صرفه نیست. امیداوارم بتونید یه کار خوب پیدا کنید که آقای خودتون باشید و چشمتون به دست این تازه به دوران رسیدهها نباشه...
پاسخ:
حتما قسمت نبوده. انشاله هر چی که صلاح هست همون بشه و این روزهای سخت زودتر سپری بشه.
پاسخ:
سلام. از عبارتهایی که در مورد من بکار بردید واقعا سپاسگذارم. واقعیت این هست که تمام راه حلهایی که فرمودید رو امتحان کردیم. یعنی به دنبالش بودیم. ولی نشده. همه مطالبی که فرمودید درسته. ولی حتی وقتی توی کاری مثل نسخه پیچی همه دنبال آشنا و فامیل خودشون هستند که بیارن توی داروخونه کار کنه، توی دانشگاه و مدرسه و کارخونه که وضعیت بدتر هست. یعنی متاسفانه جامعه ما داره طوری میشه که میترسم تا چن سال دیگه با نانوایی آشنا نباشی بهت نون هم نمیدن! یعنی واقعیت این هست که توی پیدا کردن کار اول از همه داشتن آشنا توی جایی هست. حتی اگه این آشنا یه آبدارچی باشه. بعد از اینکه آشنا داشته باشی تازه ازت میپرسن که تحصیلات چیه و چیر کار بلدی. توی این مدت که دنبال کار توی داروخونه هم بودم ازم میپرسیدن که معرفتون کیه؟ منم میگفتم هیچکس خودم همینطوری اومدم!
پاسخ:
درسته که فعلا خارج شدن از وضعیت بیکاری برام خیلی مهم هست ولی مهمتر از اون پیدا کردن یه شغل مناسب و با در آمد هست.
پاسخ:
ممنون از دعای خیرتون. امیدوارم همیشه دعاهاتون مورد قبول و استجابت درگاه الهی واقع بشه.
پاسخ:
انشااله که همینطور خواهد بود. آسوده و تندرست باشید.
پاسخ:
ممنون. حتما با دعاهای خیر شما یه کار خوب و پردرآمد پیدا خواهم کرد.
پاسخ:
وقتی یه مرد جیبش خالی باشه، همه فکرهای منفی سراغش میان. دست خودش هم نیست.
پاسخ:
سلام دوست عزیز. من هم واقعا از این رفتار غیر پخته این دکترها تعجب میکنم. واقعا فرق یه نسخه پیچ حرفه ای رو با نسخه پیچ ساده درک نمیکنن. فکر میکنن نسخه پیچی یعنی خوندن نسخه و فوقش زدن قیمت نسخهها. یه نسخه پیچ حرفهای میتونه درآمد یه داروخونه رو چند برابر کنه.
پاسخ:
حتما هم همینطور خواهد بود. باید بگردیم ببینیم خدا روزیمون رو کجا حواله کرده.
پاسخ:
سلام. زیارت قبول یاشل خانم. درسته که اخلاق و رفتار کارفرما اهمیت زیادی داره و هیچ چیز به اهمیت میزان حقوق نیست. ولی با این حال حاضر بودم اینجا با حقوق کمتری هم نسبت به جای قبلی کار کنم ولی رقمی که صحبتش رو میکردن واقعا کم بود و حتی به سختی میتونست جوبگوی هزینه رفت و آمدم باشه.
من فوق دیپلم مهندسی پزشکی هستم میخام یدونه داروخانه بزارم آیا ممکنه ؟؟
مسئول فنی از کجا پیدا کنم