جمعه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۴، ۰۵:۴۱ ب.ظ
چند وقت پیش بود که تو داروخونه یه لیست کلی از داروهایی که فروش خوبی ندارن و نسخه نمیشن رو در آوردم. لیست رو به دکتر نشون دادم و بهش پیشنهاد کردم که برای هر کدوم از این داروها، که میشه به صورت دستی فروخت، یه متنی تهیه کنیم و ازش چند تا پرینت بگیریم و به جاهای مختلف داروخونه بچسبونیم. اینطوری شاید بتونیم جلوی تاریخ گذشته شدن این داروها رو بگیریم. دکتر هم از پیشنهاد من استفبال کرد و قرار شد یه توضیحات اجمالی برای هر کدوم از داروها تهیه کنم و تو داروخونه، جلوی دید مشتریها نصبشون کنم...
زود دست به کار شدم و از روی بروشور محصولات توضیحاتی کوتاه ولی اساسی و مشتری پسند برای هر کدوم از داروها در آوردم و توی ورد تایپشون کردم. مثلا یه جور گلوکزامین داشتیم که براش نوشتم: "بازسازی مفاصل آسیب دیده، ضد درد مفاصل زانو و دست. مناسب برای افراد مبتلا به آرتروز" یا مثلا برای یه قرص تقویت جنسی نوشتم: "کمک به افزایش توان جنسی، افزایش انرژی و کاهش خستگیهای جسمی و ذهنی". از هر کدوم از متنها چند تایی پرینت گرفتم و به جاهای مختلف داروخونه که بیشتر در معرض دید بود نصب کردم. بعد از نصب این کاغذها، فروش این داروها، در حد قابل توجهی افزایش پیدا کرد. مخصوصا این مکمل تقویت جنسی که هر روز چند نفر ازش میخواستن.
اون روز مشغول زدن قیمت یه نسخه بودم که یه مرد میانسال که اونطور پیشخون وایساده بود و منتظر آماده شدن نسخهاش بود با صدای آروم و تقریبا یوایشکی رو من کرد و گفت که این قرصهایی که اینجا زدید تاثیر هم دارن؟ بدون اینکه سرم رو بلند کنم و همونطور که داشتم نسخه رو قیمت میزدم بهش گفتم، آره تاثیر خوبی دارن، خیلیها که ازش خریدن دوباره اومدن و بازم بردن. خیلیها میگن ازش جواب گرفتن. مرد که با حرفهای من متقاعد شده بود، گفت لطفا بی زحمت همراه نسخه من ده تا هم از این قرصها بذارین. من هم ده تا از قرصهای افزایش توان جنسی براش شمردم و توی پاکت ریختم و همراه داروهاش بهش دادم. تقریبا یه هفته بعدش بود که اون مرد دوباره به داروخونه اومد. رو به من کرد و گفت که میشه سی تا از اون داروهایی که اون روز بهم داده بودید رو بهم بدید. خیلی خوب بودن. پا درد مادرم خیلی بهتر شده. بهم سپرده که بازم براش بخرم. بهش گفتم یادم نمیاد اون روز چی بهتون داده بودم. جعبهاش رو اگه دارید نشون بدید تا تقدیمتون کنم. مرد میانسال یه پاکت دارو از جیبش در آورد و گفت که جعبه نداشت تو همین ریخته بودید دارو رو. پاکت رو ازش گرفتم و نگاهی بهش انداختم. توی پاکت خالی بود ولی روش نوشته بودم "کپسول سینورکس ده عدد." تازه فهمیده بودم که چه سوتیای دادم. پیرزن بیچاره به جای گلوکوزامین، قرص تقویت جنسی خورده بود. بدون اینکه چیزی به روم بیارم گفتم از اون قرصها تموم کردیم یه جور قرص دیگه داریم که از اون بهتره و سی تا قرص گلوکزامین بهش دادم و رفت. ولی راستش نمیدونم این قرصها به همون اندازه مؤثر واقع بشن یا نه!
پاسخ:
ممنون دوست عزیز. اوضاع چی خوبه که زادیتن خوب باشه. رمینیل پیدا نمیشه. شربت اپیلیم نایاب شده. ولی تا دلت بخواد انواع مکملهای خارجی پر هست تو داروخونه. ارز مملکت رو باهاش چیکار میکنن. بی تدبیری بی مسئولیتی.
پاسخ:
ممنون از اینکه اینقدر پی گیر وبلاگ هستید. شرمنده از شما.
پاسخ:
برمیگردم. به زودی...
پاسخ:
من هم برای شما آروزی موفق میکنم. پایدار باشید و خواندنی.
پاسخ:
نه اینجا تعطیل نیست...من نظرات شما رو همیشه میخونم و جواب میدم. انشااله دوباره به زودی شروع خواهم کرد به نوشتن متنهای جدید.
پاسخ:
در اولین فرصت یه پست با حال میزارم. ممنون از حمایتهای دوستان.
پاسخ:
راستش مدتی هست که وقت نمیکنم بنویسم. نگران نباشید هنوز زنده ام.
پاسخ:
حتی هموناش هم اثر زیادی نداره و بیشتر این داروها توسط کسانی که روابط خاصی دارن وارد کشور میشن و پولهای خیلی بزرگی به دست میارن. حقیقت این هست که مصرف مکمل در صورتی که تغذیه مناسبی داشته باشیم اصلا نیاز نیست. ولی متاسفانه در کشور ما طوری تبلیغ شده که این مکملها خیلی مفید هستند و میتونن در سلامتی مؤثر باشن. ولی همونطور که روی جعبه این دسته از داروها نوشته این داروها برای پیشگیری و یا درمان بیماری نیستند.
پاسخ:
دوست عزیز سلام... خودم هم بسیار دوست دارم نوشتن رو از سر بگیرم ولی واقعیت این هست که مشغله زیاد کاری این اجازه رو تا حالا به من نداده. با این حال نظراتی از این دست باعت دلگرمی بیشتر من به ادامه این کار میشه و حتما سعی میکنم دوباره نوشتن وبلاگ رو ادامه بدم.ممنون از حمایتهای شما عزیزان.
پاسخ:
سلام همشهری.... خوشحالم که از مطالب وبلاگ خوشتون اومده...
پاسخ:
آفرین به شما که از این اشتباه ها نداشتی ... ولی اشتباهات نسخه پیچی جزء جدایی ناپذیر این شغل هست!!!
پاسخ:
سلام دوست عزیز. توی این متن هیچ شخصی مسخره نشده و فقط یه داستان شیرین و جالب بازگو شده. نه اسمی از کسی برده شده و نه به کسی توهین شده. داستان های این وبلاگ جنبه آموزشی دارن و در قالبهای شیرین بیان میشن.
پاسخ:
خوشحالم که خوشتون اومده. متاسفانه اخیرا فرصت نمیکنم زیاد بنویسم. تشویقهای شما میتونه منو دوباره به نوشتن امیدوار کنه.
پاسخ:
همونطور که فرمودید خطا در این شاخه چون مستقیما با جون مردم در ارتباط هست بسیار خطرناکه. حداکثر سعی خودمون رو برای سلامتی مردم میکنیم...کار ما نیاز به دقت و سرعت زیادی داری. ولی دقت در کار ما از هر چیزی مهمتر هست.
پاسخ:
تا تبلیغات نباشه که فروش نمیره. مردم از کجا بدونن که ما فلان دارو رو داریم، از ما بخوان. با نوشتن این کاغذها الان فروشش در حد قابل توجهی بالا رفته.
پاسخ:
امیدوارم سال جدید سالی توام با شادکامی برای همه ما باشه. عیدتون مبارک.
پاسخ:
خوشحالم اگه تونسته باشم لبخندی بر روی لبهاتون نشونده باشم.
پاسخ:
سلام دوست عزیز. شاید بازار کار نسخه پیچی مثل چند سال پیش که این مووسسات آموزشی وارد این کار نشده بودن نباشه ولی هنوز هم کسی استعداد و توانایی خوبی تو این کار داره میتونه وارد این کار بشه. متاسفانه موسسات آموزش نسخه پیچی بدون توجه به ظرفیت موجود در بازار کار فقط برای سود خودشون نیرو تربیت میکنن. هر چند روز یه بار به داروخونه ما هم افرادی برای پیدا کردن کار سر میزنن. ولی با این حال به نظر من اگه علاقه و استعداد کافی رو در این کار دارید میتونید وارد این کار بشید و حتی اگه شغل مناسب هم پیدا نکردید باز هم ضرر نکردید.
پاسخ:
ممنون از لطفتون موفق باشید.
پاسخ:
حقوق نسخه پیچ ها به صورت نسخه ای محاسبه نمیشه و معمولا یا ساعتی هستند و یا ماهیانه حقوق میگیرن. ولی برخی مووسسات هستند که نسخه ها رو برای داروخونه ها ثبت میکن و برای هر نسخه چیزی در حدود 200 تومن میگیرن. کمتر از نصف این پول به کسی که نسخه رو ثبت میکنه ...
پاسخ:
خوشحالم که مایه دلخوشی شما رو فراهم کردیم. پایدار باشید.
پاسخ:
خوشحالم که از این مطلب خوشتون اومده.
پاسخ:
البته ما فقط دارو رو معرفی کردیم. مردم علم غیب ندارن که بدون جه داروهایی تو داروخونه هست که بخرن. باید دارو رو هم تبلیغ کرد. داروهایی هم که نسخه میشن و پزشکها تجویز میکنن، اکثر توسط ویزیتورهای عملی به پزشکها معرفی میشن تا پرشکها با داروهای جدید آشنا بشن و برای مریضهاشون تجویز کنن.
متاسفانه برخی از داروخونه ها با روابطی که با پزشکها دارن باهاشون در مورد داروها تاریخ نزدیک صحبت میکنن که دکتر اینها رو تجویز کن. بیچاره مریضها!
پاسخ:
ممنون از لطفتون.سعی میکنم بعد از این بیشتر بنویسم. نظرات شما منو به ادامه نوشتن ترغیب میکنه. کد امنیتی رو هم حذف کردم.
پاسخ:
سلام دوست عزیز. ممنون از لطفتون.
پاسخ:
خیلی از اثرات داروها همینجوری کشف شده دیگه.
پاسخ:
به هر حال خدا رو شکر که مشکلی پیش نیومده و مادر این آقا حالش بهتر شده بود.
پاسخ:
ممنونم از نظرتون...بازم به ما سر بزنید.
پاسخ:
خوشحالم که نوشتهام موجب شادی خاطر شما شده. شادکام باشید.
پاسخ:
به هر حال تا حد امکان سعی میکنیم که دارو درست و بی اشتباه به دست مریض برسه با این حال بعضی از مواقع همچین اشتباههایی ناگزیر هست.
پاسخ:
به هر حال داروها تاثیراتی دارن و در ضمینهای که برای اون مورد تولید شدن، حتما که مؤثر هستند. با این حال نقش تلقین در مصرف داروها رو نمیشه بی اثر دونست.
پاسخ:
همین یواشکی گفتن باعث اشتباه من شد دیگه. طوری که بدون اینکه بپرسم کدوم نوشته رو میگی بی معطلی داروی تقویت جنسی براش آوردم.
پاسخ:
سلام...بله بعد از مدتها تونستم فرصتی گیر بیارم و چند خطی بنویسم. سعی میکنم از این به بعد بیشتر برای دوستان عزیز بنویسم. البته برای تشویق و ترغیب بیشتر به نوشتن نظرات شما هم خیلی مؤثر خواهند بود.
بله این دارو که بهش داده بودیم اگه مفید هم نبوده باشه ضرر نداشته و ظاهرا هم که خوب بهش ساخته بود. شاید هم بهتر بود دوباره از همون قرصها بهش میدادم.